چله زيارت جمکران کليد شهادت «حججي» بود

خبرگزاري آريا - نمي‌دانست اشکال کارش کجاست که خدا او را به صف شهدا راه نداد؛ براي همين وقتي برگشت، چله زيارت جمکران گرفت و همين مسير دروازه پروازش شد.

به گزارش جام نيوز، شهادت «محسن حججي» کربلايي در دل هاي اهل دل برپا کرده است تا آنجا که وقتي سري به صفحات اينستاگرام و يا شبکه هاي ارتباطي مي زنيم بيشتر از هر اسم ديگري نام شهيد حججي و تصوير او را مي بينيم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه، دل‌نوشته يکي از کاربران مجازي را که با قلم خود از زبان شهيد نوشته است، مي خوانيد:

«دستهايم بسته است مي نويسم نه با قلم که با نگاه و نه با جوهر که با خون، رو به دوربين ايستاده ام و ايستاده ام رو به همه شما، روبه رفقا، رو به خانواده ام، روبه رهبر عزيزم و رو به حرم. حرامزاده اي خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم و حالا که اينجا در اين خيمه‌گاهم هيچ ترسي در من نيست.

تصويرم را ببريد پيشکش رهبر عزيز و امامم سيد علي خامنه اي و فرمانده ام حاج قاسم؛ و به رهبرم بگوييد که اگر در بين مردمان زمان خودت و کلامت غريبيد ما اينجا براي اجراي فرمان شما آمده ايم، آماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد.

آسمان اينجا شبيه هيچ جا نيست، حتي آسمان روستاي «دورک» و «وزوه» که در اردوي جهادي ديده ام يا آسمان بيابان هاي سالهاي خدمتم، اينجا بوي دود و خون مي آيد.

کم‌کم انگار لحظه ديدار است ولي اين لحظه هاي آخر که حراميان دوره ام کرده اند مي خواهم قصه بگويم و قصه که مي گويم کمي دلم هوايي علي کوچولويم مي شود، ولي خدا وعده داده که جاي شهيد را براي خانواده اش پر مي کند، اما حتما قصه ام را براي علي وقتي بزرگ شد بخوانيد.

قصه کودکي ام که با پدرم در روضه هاي مولا اباعبدالله الحسين عليه السلام شرکت مي کردم، قصه لرزش شانه هاي پدر که نمي دانستم براي چيست. پدرم با اينکه کارگري ساده بود هميشه از خاطرات حضورش در دفاع مقدس مي گفت و توصيه مي‌کرد: پسرم دفاع مقدس و رشادت و مجاهدت براي اسلام و دين هيچ وقت تمام شدني نيست و تا دنيا هست مبارزه بين حق و باطل هم خواهد بود ان شاالله روزي هم نوبت تو خواهد شد.



دوران کودکي و مادري که کليد رفتنم به قتلگاه در دستان اوست و او بود که اجازه داد. مادرم هميشه مي گفت تو را محسن نام گذاشتم به ياد محسن به شهادت رسيده خانم حضرت زهرا سلام الله عليها. مادر جان، اولين باري که به سوريه اعزام شدم دريچه هاي بزرگي برويم باز شد اما نميدانم اشکال کارم چه بود که خداوند مرا نخريد. بازگشتم و چهل هفته به جمکران رفتم و از خداوند طلب باز شدن مسير پروازم را کردم. تا اينکه يک روز فهميدم مشکل رضايت مادر است. تصميم گرفتم و آمدم به دست و پاي توافتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا سلام الله عليها نکردي و نامم را محسن نگذاشتي؟! مادر جان حرم خانم زينب سلام الله عليها در خطر است اجازه بده بروم.

مادرم، نکند لحظه اي شک کني به رضايتت که من شفاعت کننده ات خواهم بود و اگر در دنيا عصاي دستت نشدم در بهشت نزد حضرت زهرا سلام الله عليها سرم را بدست بگير و چون ام وهب سرفراز باش.

مادر يادت هست سال هاي کودکي و مدرسه، پس از دبستان و مقاطع تحصيلي و بالاترهميشه احساس مي کردم گمشده اي دارم و اينقدر به مادرمان حضرت زهرا عليه السلام متوسل شدم تا در سال 1385 و اوج جواني مسيري را برايم روشن کرد و آن مسير آشنايي با شهيد کاظمي و حضور در موسسه اي تربيتي فرهنگي به همين نام بود.

همان سالها بود که مسير زندگيم را پيدا کردم و حاج احمد کاظمي شد. الگوي زندگي و يار لحظه لحظه زندگي من، خيلي زود حاج احمد دستم را گرفت و با شرکت در اردوهاي جهادي، هيات، کار فرهنگي و مطالعه و کتاب‌خواني رشد کردم. انگار حاج احمد دستم را گرفت و ره صد ساله را به سرعت پيمودم. سربازي و خدمت در مناطقي دور افتاده را انتخاب کردم و تو مادر ببخش که آن روزها مثل هميشه چقدر نگرانم بودي.

ازدواجم آرزوي شما بود، با دختري که به واسطه شهدا با او آشنا شدم و خدا را شاکرم که حاج احمد از دختران پاکدامنش نصيبم کرده است. همنام حضرت زهرا سلام الله عليها و شرط گذاشتند که بدليل نداشتن فرزند پسر برايشان فرزند خوب و با ايماني باشم دختر مومن و پاکدامنشان را با مهريه اي اندک به عقدم در آوردند و من هم تنها خواسته ام از ايشان مهيا کردن زندگي براي رسيدن به سعادت و شهادت بود و با کمک هم زندگي مهدوي را تشکيل داديم. خانواده اي که در روزهاي نبودنم و جهادم، همسر و فرزندم را در سايه محبتشان گرفتند و من دلم قرص بود که همسر و فرزندم جز غم دوري و دلتنگي غمي نداشته باشند. همين جا بود که احساس کردم يکي از راههاي رسيدن به خداوند متعال و قرار گرفتن در مسير اسلام و انقلاب عضويت در سپاه پاسداران است و همين جا بود که باز حاج احمد کمکم کرد و لياقت پوشيدن لباس سبز پاسداري را نصيبم کرد.

و همسرم و همسرم، مي دانم و مي بينم دست حضرت زينب (س) که قلب آشوبت را آرام مي کند، خاطرات مشترکمان دلبستگي نمي آورد برايم، بلکه مطمئنم مي کند که محکمتر به قتلگاه قدم بگذارم چون تو استوارتر از هميشه علي عزيزمان را بزرگ خواهي کرد و منتظر باش که در ظهور حضرت حجت (عج) به اقتداي پدر سربازي کند.

حالا انگار سبکتر از هميشه ام و خنجر روي بازويم نيست و شايد بوي خون است که مي آيد، بوي مجلس هيات موسسه و شبهاي قدر و ياد حاج حسين بخير که گفت موسسه خون مي خواهد و اين قطره ها که بر خنجر مي غلطد ارزاني حاج احمدي که مسير شيب الخضيب شدنم را هموار کرد.

خد التريب شدنم را از مسجد فاطمه الزهراي دورک شروع کردم و به خاک آلودم تمام جسمم را تا براي مردمي که عاشق مولايند مسجد بسازيم.

روي زميني نيستم که مي بينيد، ملائک صف به صفند، کاش همه چيز واقعي بود، درد پهلويم کاش ساکت نمي شد و حالا منتظر روضه قتلگاهم، حتما سخت است برايتان خواندن ولي براي من نور سيد و سالار شهيدان دشت را روشن کرده است.

اينجا رضا برضاک را مي خواهم زمزمه کنم. انگار پوست دستم را بين دو انگشت فشردند و من مولاي بي سر را ميبينم که هم‌دوش زينب آمده اند و بوي ياس و خون در آميخته است. حراميان در شعله هاي شرارت مي سوزند و من بدن بي سرم را براي گمنامي براي خاک زمين مي گذارم.

شهيد مدافع حرم محسن حججي متولد 21 تيرماه 1370 در شهرستان نجف آباد بود که از سال 1385 شروع به انجام فعاليت هاي فرهنگي کرد. ثمره ازدواج او با همسرش در سال 91 فرزند يک‌سال و نيمه به نام علي است. وي از سال 1393 عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد و در چندمين اعزامش به سوريه روز دوشنبه 16 مردادماه در منطقه تنف به اسارت دشمن تکفيري درآمد و در روز چهارشنبه 18 مردادماه به شهادت رسيد.

دفاع پرس

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۰۴۷۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها نقش جدی در جریان زیارت داشتند

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام مهدی فاطمی پور عصر چهارشنبه در اجتماع ۵ هزار نفری دختران دانشجو در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها با تبریک دهه کرامت و روز دختر گفت: امروز دختران دانشجو از هشتاد دانشگاه سراسر کشور در این اجتماع حضور دارند که پشتیبانی این جشن از سوی وزارت علوم و حرم بانوی کرامت کار ارزشمند و بزرگی است که باید از این تلاش‌ها تقدیر کرد.

حجت الاسلام فاطمی پور بیان کرد: حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، نقش جدی در جریان زیارت داشتند و امروز همه ما زائران حضرت هستیم.

معاون فرهنگی سیاسی نهاد رهبری در دانشگاه‌ها افزود: زیارت آثار بسیار مهمی برای انسان به همراه دارد که نباید از کنار آن به راحتی عبور کرد.

فاطمی پور گفت: انسان در زیارت بیان می‌کند که ناقص است و در محضر انسان کامل خود را عرضه می‌کند و حضرت معصومه سلام الله علیها خودشان نیز زائر امام رضا علیه السلام بودند و در این مسیر جان خود را فدا کردند.

وی تصریح کرد: امامت و ولایت مسیری برای همرنگ شدن با خدا است و حضرت معصومه سلام الله علیها در مسیر ولایت بودند و ما نیز در ادامه زندگی نیازمند تکیه گاه هستیم که آن تکیه گاه واقعی امام معصوم است و باید از حضرت بیاموزیم که دل در گرو ولی خدا بگذاریم.

معاون فرهنگی سیاسی نهاد رهبری در دانشگاه‌ها عنوان کرد: باید در عمل پیرو ولی خدا باشیم و بسیاری از مشکلات ما از دینداری سوری و ظاهری است که باید دینداری را در زندگی خود عملیاتی کنیم و به دین پایبند باشیم.

وی تاکید کرد: باید تلاش کنیم تا دین در زندگی ما بیشتر ساری و جاری باشد و این امر با تقویت رابطه عاطفی با ولی خدا امکان پذیر است.

کد خبر 6100895